74 مدخل
errant, stray
lost
appointment, orderly, inductee
appointment
missionary
lost, missing
conceal
پرونده، گماشته، وکیل، نایب، عامل، ناظر هزینه
تعیین کردن، گماشته
بتمن، خدمتکار، گماشته، یک من یا 3 کیلو
وفادار، وکیل، مامور، نماینده، گماشته، عامل
منظم، خدمتکار بیمارستان، مصدر، باانضباط، مرتب، گماشته