863 مدخل
bloom, blossom, dirt, flower, mud
orchid
inflorescence
home, field goal, goal, basket
splashy
گستردگی، استراحت کردن، گل الود کردن، بلانه پناه بردن
گلیستر، درخشیدن، ساطع شدن، برق زدن
گل