معنی گلی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

گلی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

blush, earthen, muddy, rose-colored, roseate, rosy, sloppy

جست‌وجوی مشابه

گلی (رنگ)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rose

گلی شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

muddy

گلی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

soil, besmirch, muddy, smudge, track

گلیز دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

drool, slaver, slobber

گلیز داشتن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

drivel

جست‌وجوی متن

ghillie

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گلی

gleby

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گلی

gleary

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گلی

white elm

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گلی سفید

glycolipid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گلی کولپید