2656 مدخل
catch
visitation
take
harbor
outstare
گرفتن در معرض، ارائه، افشاء، در معرض گذاری، نمایش، اشکاری
قرار گرفتن در معرض باد
قرار گرفتن در معرض زمان، مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
قرار گرفتن در معرض غیرواقعی
قرار گرفتن در معرض، ارائه، افشاء، در معرض گذاری، نمایش، اشکاری