4276 مدخل
catch
visitation
take
harbor
outstare
راه رفتن در مورد
گرفتن در معرض، ارائه، افشاء، در معرض گذاری، نمایش، اشکاری
قرار گرفتن در معرض باد
قرار گرفتن در معرض زمان، مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
قرار گرفتن در معرض غیرواقعی