2309 مدخل
take
substitute
embattled, involved, slave
stormbound
captor
entrapment
گرفتگی، گرفت، کسوف یا خسوف، تحت الشعاع قرار دادن
گرفتار
گرفتگی
گرفتگی، صداهای ناهنجار دراوردن، در هم ریختن