373 مدخل
ball, circularize, round
about-face
powder
dust
round
pin
گرد کردن
گرد کردن، رفع نقاهت کردن، بهبودی یافتن
گرد کردن، گرد کردن برشی
گرد کردن، مدور، دایرهای، دایره وار، مستدیر، غیر مستقیم، چنبری، چرخی