142 مدخل
convocation
manage, recycle, roll, set, turn, twirl, whirl, wind
revolvable
moderation
manager, operator
drive
گرداننده، گردگیر، وسیله گردگیری، روپوش
گردانندگان، ماشین موزنی، برداشت کننده محصول
گرداننده، طفیلی، کسی که دور میزند، ادم بدنام، الت استهزا
گرداننده، کسی که گشت میزند، افسر پلیس گشتی
گرداننده