191 مدخل
manage, recycle, roll, set, turn, twirl, whirl, wind
revolvable
manager, operator
drive
quizmaster
باز گردانده شد
باز گردانده شده
گرداننده، گردگیر، وسیله گردگیری، روپوش
گرداننده، طفیلی، کسی که دور میزند، ادم بدنام، الت استهزا
گرداننده، کسی که گشت میزند، افسر پلیس گشتی