Massدیکشنری انگلیسی به فارسیجرم، توده، انبوه، حجم، توده مردم، مراسم عشاء ربانی، کپه، جمع، قسمت عمده، گروه، جمع اوری کردن
massesدیکشنری انگلیسی به فارسیتوده ها، توده، جرم، انبوه، حجم، توده مردم، مراسم عشاء ربانی، کپه، جمع، قسمت عمده، گروه، جمع اوری کردن