20 مدخل
beggar, fakir, mendicant, needy, pauper
panhandler
beggar
slum
گدا، گرفتار فقر و فاقه، سائل، بگدایی انداختن، بیچاره کردن
سیاست گدا و همسایه من
مزدوران، گدا، سائل، درویش، دربدر
فریب دادن، گدا کردن، فقیر کردن