30 مدخل
canned, conserve, preserve
packer
tinned
canned
can, pack, preserve, tin
کنسرواتوار
کنسرو گوجه فرنگی
کنسرو شده، حلب کردن، با قلع یا حلبی پوشاندن، در حلب یا قوطی ریختن
کنسرو شده، در قوطی کنسرو شده، مست باده
کنسرو، از صدمه محفوظ داشتن، کنسرو تهیه کردن، نگه داری کردن