معنی کِسات | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

کات (شیمی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vitriol

کات دار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vitriolic

کات کردن در ورق بازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cut

کاتاراکت (چشم پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cataract

کاتارسیس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

catharsis

جست‌وجوی متن

catechisation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاتاکسازی

katalytic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاتالیزور

catalase

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاتالاز

catabiotic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاتابيوتيک

catalyzing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاتالیزوری، دارای اثر مجاورتی کردن، تسریع کردن، تندتر کردن