691 مدخل
apron
foam
palmist
palmistry
snowshoe
فوم، کف، حباب، سرجوش، جوش وخروش، حباب های ریز، کف کردن، کف بدهان اوردن
فوم، کف کردن، کف بدهان اوردن
کفش راحتی، صندل، کفش بی رویه، سرپایی، درخت صندل، صندل پوشیدن