caulkدیکشنری انگلیسی به فارسیکلفت کردن، مسدود کردن، چرت زدن، نعل زدن، درز گرفتن، اب بندی کردن، بتونه کاری کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن
venereologistدیکشنری انگلیسی به فارسیروانشناس، طبیب ویژه گر سفلیس، طبیب متخصص کوفت، ویژهگر بیماری های امیزشی یا مقاربتی