معنی کور و کچل | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

کور و کچل ها

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ragtag

سوت و کور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

desolate, dismal, gloomy

سوت و کور (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

one-horse

سوت و کور کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

desolate

کار و آموزش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

work-study

جست‌وجوی متن

sand-blind

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شن و ماسه کور، دارای چشم تار

achromate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عجیب و غریب، ادم کور رنگ

glimmering

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پر زرق و برق، با روشنایی ضعیف تابیدن، سوسو زدن، کور کوری کردن

glimmered

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پر زرق و برق دار، با روشنایی ضعیف تابیدن، سوسو زدن، کور کوری کردن

deaf-and-dumb

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کر و لال