معنی کمپیر | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

کمپیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hag, senile

جست‌وجوی مشابه

کمپر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

camper

کمپرس (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

compress

کمپرسور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

compressor

ترمز کمپرسی اتومبیل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

air brake

کاجیره (گیاه شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

safflower

جست‌وجوی متن

compresent

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کمپرسور

comburimeter

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کمپرسور

compere

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کمپرسور

camogie

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کمپین

whispering campaign

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کمپین زمزمه، انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها