parcelدیکشنری انگلیسی به فارسیبسته، بخش، قسمت، گره، جزئي از یك کل، دسته، امانت پستی، به قطعات تقسیم کردن، توزیع کردن، بسته بندی کردن، در بسته گذاشتن
parcelsدیکشنری انگلیسی به فارسیبسته ها، بسته، بخش، قسمت، گره، جزئي از یك کل، دسته، امانت پستی، به قطعات تقسیم کردن، توزیع کردن، بسته بندی کردن، در بسته گذاشتن
wholeدیکشنری انگلیسی به فارسیکل، مجموع، تمام، کامل، همه، سراسر، سالم، درست، دست نخورده، تمام و کمال، بی خرده