کرانهدیکشنری فارسی به انگلیسیbeach, coast, edge, end, front, frontage, sand, seacoast, seashore, shore, strand, waterfront, waterside
shoreدیکشنری انگلیسی به فارسیساحل، کرانه، کنار دریا، لب، ترساندن، بساحل رفتن، فرود امدن، پیاده شدن در ساحل