معنی کلاش | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

کلاش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chiseler, chiseller, finagler, mercurial, sponger

جست‌وجوی مشابه

کلاش (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hustler

کلاشی (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

touch

کلاشی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bulldoze, cadge, milk, sponge

کلاشی کردن (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

touch

کلاشی کردن (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wangle

جست‌وجوی متن

calash

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلاش، نوعی درشکه، کروک درشکه، نوعی روسری یا باشلق

calash top

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلاش بالا

klesha

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلاشا

Kalashnikov

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلاشنیکف

spiv

دیکشنری انگلیسی به فارسی

spiv، ادم کلاش، ادم مفتخوار