معنی کظم | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

کام

دیکشنری فارسی به انگلیسی

aspiration, desire, palate, roof, socket, will, wish, yawn

کام (مجازی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

jaws

کام (نجاری)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mortise

کام بخشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

exhilaration, fulfilment, fullfillment, gratification

کام دل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fill

جست‌وجوی متن

cambrian

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کامبرین

Kazimir Malevich

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاظمیه مالویچ

com

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کام، با، باهم

kombu

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کامبو

comae

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاما، اغماء، بیهشی، سبات