trailerدیکشنری انگلیسی به فارسیتریلر، یدک، پشت بند، ترایلر، اتومبیل یدک کش، ردپاگیر، پشتی، یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailersدیکشنری انگلیسی به فارسیتریلرها، یدک، پشت بند، ترایلر، اتومبیل یدک کش، ردپاگیر، پشتی، یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
stretchدیکشنری انگلیسی به فارسیکش آمدن، بسط، قطعه، اتساع، ارتجاع، خط ممتد، کوشش، دوره، مدت، کشیدن، بسط دادن، امتداد دادن، منبسط کردن، کش امدن، کش اوردن، کش دادن، گشاد شدن، طولانی کردن