ropesدیکشنری انگلیسی به فارسیطناب ها، طناب، ریسمان، رسن، ریسمان بادبان کشی، با طناب بستن، بشکل طناب درامدن
trussدیکشنری انگلیسی به فارسیخرپا، خوشه، کوک زن، شکم بند، بقچه، فتق بند، بستن، خوشه کردن، چوب بست زدن، بسیخ کشیدن، جفت کردن، گره زدن، دسته کردن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر بستن