316 مدخل
sower
wild
smack
thrashing, wallop
hiding, walloping
کولتیواتورها، کشتکار، برزگر، ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
کولتیواتور، کشتکار، برزگر، ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
آبیاری، قابل زرع، قابل کشتکاری، زمین مزروعی
پنجه، زارع، جوانه، کشاورز، کشتکار، اهرم سکان کشتی، جوانه زدن
کتک زدن، در اغوش گرفتن، نوازش کردن، در بستر راحت غنودن