227 مدخل
lint
amethyst
hideousness, ugliness
detest
bamboo
deed, done, doing
کرمهای صاف، کرم پهن
دم کرده، بجوش و خروش آمدن، نیم جوش کردن، بجوش آمدن، اهسته جوشیدن
تحصیل کرده
پف کرده، نرم کردن، باد کردن، کرکدار شدن، اشتباه کردن، خبط کردن