معنی کرچ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

کرچ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

broody, cut

جست‌وجوی مشابه

کرچ (حیوان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

brooder

کرچ شدن مرغ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

brood

کرچ کردن مرغ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

brood

کرچک (گیاه شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

castor-oil plant

مرغ کرچ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sitter

جست‌وجوی متن

karch

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کرچ

curch

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کرچ

curlicued

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کرچ شده

Kirchhoff

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کرچوف

kerchoo

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کرچو