معنی کتم | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

کتمان فکری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mental reservation

کتمان کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conceal, disclaim

کتمان ناپذیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

undeniable

کاتماندو (شهر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Katmandu

کام

دیکشنری فارسی به انگلیسی

aspiration, desire, palate, roof, socket, will, wish, yawn

جست‌وجوی متن

katmon

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کتمون

Katmandu

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کتمندو

kittenship

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کتمان

understatements

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیرنویسها، کتمان حقیقت، دست کم گرفتن

understatement

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تقلیل دادن، کتمان حقیقت، دست کم گرفتن