120 مدخل
pomp
ostentation, pomp
ostentatiously
low-key
pompous
کباب شده
کباب کردن
کباب گوشت گاو
کباب کردن، سرخ کردن، برشته شدن، سرخ شدن، دود زدن، بریان کردن، برشتن