26 مدخل
concave, hollow, sunken
biconcave
nuzzler
rig
کاو رود
خرگوش، کنش کاو، دارای کنش کاو کردن، با کنش کاو بهم پیوستن
rabbeting، دارای کنش کاو کردن، با کنش کاو بهم پیوستن
مقعر، کاو، کار