معنی کامیاب | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

کامیاب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hit, lucky, prosperous, successful, triumphant, viable, well-to-do

جست‌وجوی مشابه

کامیاب بودن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

speed

کامیاب شدن (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

swing

کامیاب نشدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fail

کامیاب شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

achieve, prevail, speed, succeed

کامیابی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

achievement, boom, fortune, fulfilment, fullfillment, success, victory

جست‌وجوی متن

tollage

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کامیابی

prosperous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

موفق، کامیاب، خوشبخت، سرسبز، کامکار

palmiest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دلپذیر، کامیاب، دارای نخل

prosperity

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رفاه، کامیابی، موفقیت، کامکاری، سرسبزی

succeed

دیکشنری انگلیسی به فارسی

موفق باش، موفق شدن، کامیاب شدن، نتیجه بخشیدن، بدنبال آمدن، بطور توالی قرار گرفتن