معنی کارکشته | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

کارکشته

دیکشنری فارسی به انگلیسی

past master, old-time, sophisticated, veteran

جست‌وجوی هم‌آوا

کار کشته

دیکشنری فارسی به انگلیسی

experienced, old, professional

جست‌وجوی مشابه

کار کشته کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sophisticate

کارکشتگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

experience

آدم کار کشته

دیکشنری فارسی به انگلیسی

old hand

نا کارکشتگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

inexperience

جست‌وجوی متن

carks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کارکشته