معنی کارهای عقب افتاده | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

کارهای عقب افتاده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

logjam

جست‌وجوی مشابه

انباشتگی کارهای عقب افتاده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pileup

کارهای بافتنی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

needlecraft

کارهای بهزی گستر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

welfare work

کارهای چشمگیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pageantry

کارهای ستمگرانه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

iniquity

جست‌وجوی متن

procrastinating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عقب انداختن کارها، بدفع الو قت گذراندن

supernumeraries

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کارهای اضافی

chore

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کارهای عادی و روزمره، کار مشکل، کار سخت و طاقت فرسا

byworks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کارهای هنری

didynamies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کارهای بزرگ