wimplesدیکشنری انگلیسی به فارسیwimples، روسری زنان قرون وسطی، چرخ، پیچ، خم، چین و شکن، با چارقد پوشاندن، حجاب زدن، موج دار کردن
wimpleدیکشنری انگلیسی به فارسیwimple، روسری زنان قرون وسطی، چرخ، پیچ، خم، چین و شکن، با چارقد پوشاندن، حجاب زدن، موج دار کردن
wrinklesدیکشنری انگلیسی به فارسیچین و چروک، چروک، چین، چین خوردگی، اژنگ، چین و چروک خوردن، چروکیده شدن، چروکیدن، چین دادن