وابسته به میز و صندلی که چوب آن با دادن رطوبت و گرما و فشار به صورت دلخواه درآمدهدیکشنری فارسی به انگلیسیbentwood
sinceدیکشنری انگلیسی به فارسیاز آنجا که، پس از، از وقتی که، از این رو، از انجاییکه، چون، چون که، نظر باینکه
forدیکشنری انگلیسی به فارسیبرای، زیرا که، چون که، بخاطر، برای اینکه، مربوط به، در مدت، بمنظور، در برابر، در مقابل، بجهت، بجای، از طرف، بواسطه، به بهای، برله، بقدر، بطرفداری از
insomuchدیکشنری انگلیسی به فارسیغیرممکن، از بس، از انجاییکه، به اندازهای که، چونکه، بنابر این، ازبسکه، چون، نظر به اینکه، تا انجاییکه، چون که