معنی چوب | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

چوب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bat, Pole, spigot, stake, stick, switch, wood, xylem

جست‌وجوی مشابه

چوب پرچم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

flagpole, flagstaff

چوب آب آورد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

driftwood

چوب آب یابی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

divining rod

چوب آتش گرفته

دیکشنری فارسی به انگلیسی

firebrand

چوب اسکی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ski pole, ski stick

جست‌وجوی متن

woodware

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چوب

stickums

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چوب

medine

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چوب

rewood

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چوب

woodchat

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چوب چوب