rumblesدیکشنری انگلیسی به فارسیغرق می شود، سر و صدا، شکایت، چغلی، غرولند، چیز پر سر و صدا، فهمیدن، غریدن، صدای ریز و سنگین دراوردن
bailsدیکشنری انگلیسی به فارسیباطل می شود، ضمانت، کفالت، حبس، واگذاری، تسمه، حلقه دور چلیک، سطل، بامانت سپردن، کفیل گرفتن، بقید کفیل ازاد کردن