962 مدخل
eye, eyed
righto
blue-eyed
spell, talisman
eyesore
چشم انداز
چشمک زدن، چپ چشم، احول، لوچ
چشمه
چشمه نوشابه، مغازه لیموناد فروشی، شیر مخصوص لیموناد و سودا
چشم انداز، منظره، نظریه، مرام، دور نما، چشم داشت