tentدیکشنری انگلیسی به فارسیچادر، خیمه، چتر، سایبان، توجه، ساباط، نوعی شراب شیرین اسپانیولی، طاق، توجه کردن، خیمه زدن
tentsدیکشنری انگلیسی به فارسیچادر، خیمه، چتر، سایبان، توجه، ساباط، نوعی شراب شیرین اسپانیولی، طاق، توجه کردن، خیمه زدن
inevitableدیکشنری انگلیسی به فارسیاجتناب ناپذیر، بدیهی، حتمی الوقوع، نا گزیر، غیر قابل امتناع، نا چار، چاره نا پذیر