چارهدیکشنری فارسی به انگلیسیalternative, answer, choice, cure, help, recourse, remedy, resort, resource
cellarsدیکشنری انگلیسی به فارسیانبارها، انبار، سرداب، زیر زمین، جای شراب انداختن، گودال سرچاه، پیش چاه