408 مدخل
meander, skew
twist
kink
wrench
weave
corkscrew, snake, twine, twist
پیچ خوردن
پیچ خوردن، رگ برگ شدگی، بدرد آوردن، رگ به رگ کردن یا شدن
حلقه، پیچ خوردن، حلقه دار کردن، گره زدن
تنش، پیچ خوردن، بدرد آوردن، رگ به رگ کردن یا شدن