معنی پیش گزین | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

پیش گزین کردن (هواپیما و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

book

پیش گزین نشده (اتاق هتل یا جا یا صندلی هواپیما و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

unreserved

پیش گزینی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

booking

فلسفه پیش گزینی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

predestination

پیشگزین (هتل و هواپیما و رستوران و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

reservation

جست‌وجوی متن

unvisioned

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیش بینی نشده

prequalifying

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیش داوری

preliminarily

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیش از آن

parenesize

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیش برود

prevaccinated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیش از قاعدگی