4450 مدخل
preexist
simmer
entail
ply
meander
علف های هرز وحشی
م
مادرم
ماله کلام
موا
هدف، دروازه، مقصود، دروازه بان، منظور، مقصد، گل زدن، هدفی در پیش داشتن
بسته بندی، اصرار کردن، پیش امدگی داشتن، جلو آمدن
بیرون رفتن، اصرار کردن، پیش امدگی داشتن، جلو آمدن
پیش داوری شده، قبلا مقرر داشتن، قبلا وقوع امری را ترتیب دادن
پیش داوری ها، قبلا مقرر داشتن، قبلا وقوع امری را ترتیب دادن