4562 مدخل
forenoon
ante-, before, pre-
ere
early
already, heretofore, previously, since
erst, erstwhile
علف های هرز وحشی
م
مادرم
ماله کلام
موا
پیش از ظهر، اسقف نشین، قلمرو اسقف اعظم
forenoon، پیش از ظهر، قبل از ظهر، پیش از نیم روز، چاشتگاه، بامداد
پستانداران، پیش از ظهر، قبل از ظهر، پیش از نیم روز، چاشتگاه، بامداد
پیش از
پیش از آن