پیردیکشنری فارسی به انگلیسیadvanced, ancient, aged, ageing, aging, antediluvian, elder , elderly, senior, old, passé, superannuated, sage
luteدیکشنری انگلیسی به فارسیلوستر، عود، بربط، حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری، درزگیری کردن، عود زدن، با بتونه پر کردن
lutesدیکشنری انگلیسی به فارسیلوت ها، عود، بربط، حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری، درزگیری کردن، عود زدن، با بتونه پر کردن