معنی پیرسازی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

پیروسازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

subordination

تحمل پذیرسازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

relief

پارازیت (رادیو و تلویزیون و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

interference, static, atmospherics

پارازیت دادن (رادیو و تلویزیون و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

interfere

پارازیت سوت مانند (رادیو)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

whistler

جست‌وجوی متن

repletion

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تکمیل، پری، پرسازی، انباشتگی

Parseeism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پارساییسم

parasitotrope

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پارازیتوتروپ

parasitotropic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پارازیتوتروپیک

parasitization

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پارازیتیزاسیون