overcastدیکشنری انگلیسی به فارسیبیش از حد، تیره کردن، سایه افکندن ابر، ابر دار کردن، پوشاندن، سایه انداختن، پوشیده از ابر، ابری، پوشیده، تیره
occultدیکشنری انگلیسی به فارسیمخفی، مخفی کردن، از نظر پنهان کردن، مستتر کردن، غیبی، مرموز، اسرار امیز، سری، رمزی، نهانی، پوشیده