معنی پوستین | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

پوستین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sheepskin, skin

جست‌وجوی مشابه

پوستین بره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lambskin

پوستین دوز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

furrier

پوستینه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

parchment

پوتین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

boot, chukka (bo, footwear, shoe

پوتین بچگانه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bootee, bootie

جست‌وجوی متن

skinch

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پوستین

pelisse

دیکشنری انگلیسی به فارسی

pelisse، پوستین، خرقه زنانه، بالاپوش بچگانه

Pastinaca

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پاستینکا

dermic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پوستی

postpositional

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پوستی موضعی