331 مدخل
غبار، مه، ابهام، تاری چشم، مه گرفتن
غبار گل
اشتباه
غرق شدن
اشتباه گرفتی، اشتباه کردن، سهو کردن، خطا کردن، خبط کردن، درست نفهمیدن
mistonusk
بارون پاسفیل اول