1400 مدخل
guard, observance, passing, requital, space, time, watch
pass
pass, police
passer
اشتباه، نادرست، غلط، سوء، بد، دشمنی
missays
اشتباه تنظیم شده
misconceives، تصور غلط کردن، درست نفهمیدن، بد فهمیدن
missyllabify
متاسفم
پاستورالی
پاستور
پاستینکا
پاستوریزه
پاستئسایی