پهنهدیکشنری فارسی به انگلیسیarea, blade, breadth, field, expanse, flat, heatre, surface, sweep, theater, tract
racketدیکشنری انگلیسی به فارسیراکت تنیس، راکت، سر و صدا، پهنه، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو، سر و صدا و اشوب کردن