پیچیدهدیکشنری فارسی به انگلیسیabstruse, complicated, deep, elaborate, imbroglio, intricate, involute, involved, manifold, subtle
complexدیکشنری انگلیسی به فارسیپیچیده، مجموعه، عقده، مجموع، هم تافت، گروهه، اچار، مجتمع، مختلط، بغرنج، مرکب از چند جزء